حریم سلطان
دوستداران حریم سلطان
سلطان سلیمان اول یا سلیمان قانونی، یا سلیمان کبیر، با ۴۶ سال سلطنت، طولانیترین دوران زمامداری را در تاریخ امپراتوری عثمانی داشت. طی این ۴۶ سال حکومت، افراد زیادی در حکمرانی بر قلمروی وسیع عثمانی نقش پیدا کردند که بسیاری از آنها در مجموعه «حریم سلطان» حضور دارند و البته چند کاراکتر خیالی و غیرواقعی هم به این داستان اضافه شدهاند. اگرچه ساخت مجموعه حریم سلطان هنوز ادامه دارد و با توجه به موج اعتراضهای انجام شده به آن به نظر میرسد شیوه و رویکرد سریال تغییر کند و برخی شایعات حاکی از این است که ممکن است سازندگان مجموعه آن را تا به انتهای داستانی که در آغاز نوشته شده است نسازند، اما به هر حال براساس کتابی که فیلم از روی آن ساخته شده است و از روی تاریخ میتوان پایان زندگی تمام بازیگران اصلی این مجموعه را ترسیم کرد. آنچه میخوانید سکانسهای آخر داستان «حریم سلطان» است. سلطان سلیمان اول، مرزهای عثمانی را به بزرگترین حد خود رساند و در داخل امپراتوری هم اقدامات اصلاحی زیادی انجام داد و تحولاتی در امور اقتصاد، مالیات و هنر را رقم زد، او در عین حال ارتباطاتی با تمام مراکز قدرت در جهان برقرار کرد و اجازه تجارت با کشورهای نزدیک و دوردست را صادر کرد و به پیروان سایر ادیان الهی اجازه زندگی در قلمروی عثمانی زیر لوای دین خود را داد اما به هر حال دوران حکومت طولانی او با جنگها، خونریزیها، خشونتها، قتلعامها و اسارتهای بسیاری همراه بود و برخی اقدامات این سلطان با هر معیاری خشونتی فاجعهبار محسوب میشود (ازجمله قتل ۲فرزندش با دستور مستقیم خود او و دستور قتل ۴ نوهاش از جمله یک کودک شیرخواره.) در نهایت سلطان سلیمان که به روایت تاریخ بیشتر عمر خود را در جنگ بوده (و به روایت سریال حریم سلطان اکثر عمر او در حرمسرا گذشته) در زمان جنگ با مجارها، در خارج شهر کنستانتین پل، بیمار شد و در روز پنجم یا ششم سال ۱۵۶۶ میلادی درگذشت. علت مرگ او را بعضی مورخان حمله قلبی و برخی دیگر مشکل تنفسی ذکر کردهاند. در کتابهای تاریخی اشارههای زیادی به پشیمانی سلطان سلیمان از به قتل رساندن فرزندانش و وزیر اعظم او و تحت نفوذ خرم سلطان قرار گرفتن، شده است اما در کتابهای داستانی آمده که سلطان چند ماه آخر عمر خود را صرفا به کابوس دیدن و ابراز ناراحتی و اشک ریختن و اظهار پشیمانی نمیگذرانده است، حتی در یک کتاب داستانی اشاره شده است که سلیمان به دلیل این اقدامات از شدت شرمساری در آخر عمر خود دیوانه شده بود، اما بعید به نظر میرسد چنین روایتی صحت داشته باشد. البته باید این احتمال را هم در نظر داشت که با توجه به جایگاه ویژه سلطان سلیمان در تاریخ عثمانی، به نوعی طی تاریخ اعقاب او تلاش کنند تا هرگونه تصویر ناپسند و زشت و ضعیف از او را از صفحات تاریخ پاک کنند. در این مجموعه شخصیت سلطان سلیمان شخصیتی مستبد و دیکتاتور تصویر شده ولی در بعضی از جاها این شخصیت دیکتاتور کاملا نزول پیدا میکند و شکسته میشود به طور مثال او به خاطر یکی از همسرانش تمام اصول و قواعد خود را زیر پا میگذارد که این رفتار بسیار عجیب است. خالد ارگنچ (سلطان سلیمان) متولد ۳۰ آوریل ۱۹۷۰ در استانبول ترکیه و یک بازیگر ترکتبار است. او پسر ساییت ارگنج، یکی از بازیگران شناختهشده ترکیه است. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان بشیکتاش آتاتورک در سال ۱۹۸۹ به اتمام رساند و بعد به دانشگاه فنی استانبول رفت. ولی بعد از یک سال آنجا را ترک کرد و به دانشگاه هنرهای زیبا رفت و پس از آن نیز به شغل اپراتوری کامپیوتر و فروشندگی پرداخت و بعد از آن وارد دنیای بازیگری شد. سلما ارگچ (خدیجه سلطان) متولد اول نوامبر ۱۹۷۸ در آلمان، روانشناس، و بازیگر زن ترک است. در شهر هام در آلمان به دنیا آمد. به مدت ۳ سال در دانشگاه وستفال ویلهم مونستر به تحصیل در رشته پزشکی پرداخته و سپس در دانشگاه فرنیونی هاگن در رشتههای فلسفه و روانشناسی تحصیلات خود را تکمیل کرده است. او در سال ۲۰۰۰ میلادی پا به عرصه بازیگری گذاشت. نورفتاح اوغلو(ماه دوران) متولد ۱۳ نوامبر ۱۹۸۰ است. بازیگر دورگه که در شهر دویسبورک از کشور آلمان به دنیا آمده است. مدتی با نام نور آیسان به فعالیت در عرصه بازیگری پرداخت که نام فامیل همسرش بوده است. اما بعد از مدتی نام خود را تغییر داده و با اسم اصلی خویش به فعالیت میپردازد. او در سریال حریم سلطان در نقش ماه دوران تا حد مطلوبی به شهرت میرسد که البته هنوز جزء بازیگران مطرح و پرطرفدار ترکیه به حساب نمیآید. نباهت چهره (والده سلطان) زاده ۱۵ مارس ۱۹۴۶ یک بازیگر ترک است. از طرف پدرش یک رگ گرجستانی دارد. از بازیهای معروف او میتوان در سریال حریم سلطان و همچنین سریال عشق ممنوع نام برد. او از بازیگرهای قدیمی ترکیه است که البته هیچ وقت بازیگر مطرح و تراز اولی نبوده و بیشتر طی سالهای گذشته با بازی در نقش زنان سالخورده به فعالیت در عرصه بازیگری پرداخته است. اوکان یالابیک (ابراهیم پاشا) متولد ۲۳ دسامبر ۱۹۷۸ در بالک حصار ترکیه است. در دوره دبیرستان تصمیم به بازیگری میگیرد. ابتدا وارد تئاتر مدرسه شده و سپس تصمیم میگیرد به صورت رسمی به تحصیل بازیگری بپردازد. به همین منظور به دانشکده هنرهای زیبای استانبول رفته ودر آنجا زیر نظر متخصصان بازیگری به تحصیل میپردازد. اوکان یالاییک را میشود یکی از بازیگرهای درجه دو یا سه ترکیه دانست. وزیری که در آغاز پسرک دهاتی اسیری بود که آرامآرام پلههای ترقی را طی میکرد پس از نوکری به پیشکاری و سپس مشاوری و سپس وزیری اعظم و دامادی خانواده سلطنتی رسید. او که توسط سلطان سلیمان به دلیل محل تولدش «پارگایی» نامیده میشد قبل از آنکه وزیر اعظم شود از سلطان خواست او را به این پست منصوب نکند، زیرا از جانش میترسید، اما سلطان او را منصوب کرد و به او اطمینان داد خطری او را تهدید نخواهد کرد، اما ابراهیم پاشا چنان قدرت و نفوذ و ثروتی پیدا کرد که دشمنان بسیاری یافت. در سریال حریم سلطان دشمن شماره یک او خرم سلطان تصویر شده است اما در تاریخ آمده که ابراهیم قربانی توطئههای سرداران سپاه، وزیران و به خصوص حسابدار اعظم دولت عثمانی اسکندر چلبی شده است اما اینکه در توطئهچینی علیه او ردپاهای خرم سلطان هم وجود داشته شکی در میان نیست. در کل در تاریخ آمده است که ابراهیم پاشا چندبار به دلیل اعتماد شخص سلطان به او، از توطئههایی که علیه او چیده شده بود جان سالم به در برد، اما در نهایت یک روز صبح، جنازه بیجان او در راهروهای کاخ توپقاپی پیدا میشود (او در مجموع ۱۳ سال وزیر اعظم دولت عثمانی بود) مراسم به خاکسپاری او هم برخلاف معمول مراسمی معمولی و ساده بوده است، اما در تاریخ آمده است که سلطان سلیمان پس از مرگ مشکوک پارگایی بارهاو بارها اظهار ناراحتی کرده و به گونهای به خطا بودن آن مرگ اشاره کرد که معلوم بود چنین قتلی با نظر مستقیم او انجام شده است. تاریخ گواهی میدهد که به قتل رساندن وزیر اعظم از بزرگترین اشتباهات سلطان سلیمان بوده است. پسر بزرگ پادشاه با اینکه میداند احضار به احتمال بسیار زیاد برای به قتل رساندن اوست اما دستور پدر را اجابت میکند و سلطان به شیوهای ناجوانمردانه او را در خیمه خود به قتل میرساند. مصطفی، پسر ارشد سلطان سلیمان تنها پسر او از زنی غیر از خرم سلطان، فرزند ماهی دوران گلبهار سلطان بود، فرزندی که تاریخ گواهی داده در میان برادران و خواهرانش و اصلا در کل تاریخ عثمانی یکی از نوادر بوده است. در واقع تمام روایات تاریخ حاکی از هوش، شجاعت و قدرت این شاهزاده است. اما مصطفی یک دشمن عمده به نام «خرم سلطان» داشت که میدانست اگر مصطفی به عنوان شاهی برسد به رسم عثمانیها تمام برادران تنی و ناتنی خود یعنی فرزندان خرم و احتمالا خود او را به قتل خواهد رساند. خرم سلطان پس از به قتل رسیدن ابراهیم پاشا افراد نزدیک به خود را به سمتهای وزیر اعظمی و وزیر محاسبات و مالیات میگمارد و با کمک آنها و البته فرماندهان ینی چری (سپاهیان مخصوص و ویژه عثمانی) شروع به توطئه و بدگویی علیه مصطفی میکند و در نهایت این بدگوییها منجر به این میشود که سلطان مصطفی را احضار کند، پسر بزرگ پادشاه با اینکه میداند احضار به احتمال بسیار زیاد برای به قتل رساندن اوست اما دستور پدر را اجابت میکند و سلطان به شیوهای ناجوانمردانه او را در خیمه خود به قتل میرساند. تقریبا تمامی مورخان ترک و اروپایی متفقالقول میگویند به قتل رسیدن این شاهزاده شایسته بزرگترین اشتباه سلطان سلیمان بوده است و او تنها کسی بوده که میتوانست شکوه و افتخار و وسعت امپراتوری پدر را حفظ کند و قتل او و به حکومت رسیدن سلیم دوران اوج عثمانی را پایان داده است و دوران نزول این امپراتوری را رقم زده است. بوسکوبر، سفیر اتریش در دربار عثمانی در مورد مصطفی نوشته: «مصطفی تحصیلکردهترین، باهوشترین و شجاعترین مردی است که در میان عثمانیها دیدهام، امیدوارم که این شاهزاده هیچگاه فرمانده قشون عثمانی در جنگ با اروپاییها نشود.» در برخی روایات ترک آمده است که سلطان سلیمان پس از کشتن پسر ارشدش بسیار از این کار ناراحت بوده و بارها خرم را به دلیل تلقین خیانت مصطفی به او سرزنش کرده و حتی از خود دور کرده حتی اشاره شده که سلطان شعری در غم فرزندش میسراید که به دستور سلطان سلیم تمام نسخههای موجود این شعر معدوم میشود. مهمت گونسور متولد سال ۱۹۷۵ در شهر استانبول ترکیه در مدرسه ایتالیایی این شهر تحصیل کرد و در ۱۴ سالگی اولین فیلمش را بازی کرد. او پس از پایان تحصیل در دبیرستان به کار در کافه پرداخت و سپس مدل یک برند پوشاک شد اما بالاخره به سینما برگشت و با فیلم«حمام»مشهور شد.این بازیگر تازه بعد از چند سال حضور در سینما در ۲۸ سالگی برای اولین بار به کلاس بازیگری رفت و سال بعد از پایان کلاس توانست جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره فیلم آنتالیا را بگیرد. کنیزی که به روایتی از اوکراین آمده بود و به روایتی از رومانی اسم اولیهاش روکسولانا بوده (و به روایتی آناستازیا) توسط تاتارها اسیر میشود و مرگ پدرش که یک کشیش ارتودوکس بود را به چشم میبیند و همان موقع تصمیم میگیرد از مسببان این اتفاق انتقام بگیرد. اما در تاریخ ترکیه آمده است که تمام کینهتوزیها و دشمنیهای خرمسلطان و توطئههای او ناشی از حرص به قدرت و ترسش از رقبا بوده است. به هر حال خرم سلطان طی سالهای حضورش در حرم سلطان سلیمان از یک کنیز به زنی آزاد که به همسری پادشاه عثمانی درآمد (این اتفاق تنها یک بار افتاده است) ارتقا یافت. او طی ۳۰ سال حضورش در دربار، ۴ پسر و یک دختر برای سلیمان به دنیا آورد اما معروف است که میگویند ۱۰برابر این تعداد جان گرفت. در واقع ردپای او در قتل ابراهیمپاشا، شاهزاده مصطفی و بسیاری از زنان دربار و بزرگان سپاهی و حکومتی دولت عثمانی دیده میشود. در نهایت خرم پس از آنکه به آرزوی خود یعنی مطمئن شدن از جانشینی سلیمان با یکی از فرزندان خود رسید و به نفر اول حرم سلطان بدل شد، در ۵۲ سالگی به علت ابتلا به عفونت ریه درگذشت. اما او به بزرگترین آرزوی زندگیاش یعنی بدل شدن به والده سلطان نرسید، زیرا همسرش پس از او از دنیا رفت. در تاریخ ترکیه آمده است که خرم سلطان به رغم کینهتوزیهایش قلبی مهربان داشته است و ساختن بیمارستانی مخصوص زنان، چند مکتبخانه و یک حمام بهداشتی توسط او را نشانههایی از نوعدوستی و مهربانی او میدانند. در تاریخ ردپایی از پشیمانی خرم سلطان از اقداماتی که انجام داده ثبت نشده است، اما در داستانهای نوشته شده شاید از لحاظ دراماتیک کردن داستان آمده که خرم در انتهای عمر خود از اقدامات مرگبارش پشیمان شده است. متولد۱۲ اوت ۱۹۸۳ بازیگری ترکتبار اهل آلمان است. در کارنامه کاریاش دریافت جایزه کیک را به عنوان بهترین بازیگر زن دارد. در فیلمهایی همچون ستارهها بر روی نخ، خط و سفر بی بازگشت نقشهایی فرعی به عهده داشته است. او پیش از این در سریالی به اسم «پروندهای برای دو نفر» نیز به ایفای نقش پرداخته اما با بازی در سریال حریم سلطان شناخته شده و به شهرت رسیده است که البته شهرتش در ترکیه بسیار کمتر از شهرتش در ایران است.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
کد های میس آرنوشا